تجربه معامله گران حرفه ای بازار

تجربه خرید و فروش گران ماهر بازار

در مطلب این هفته به تجربه معامله‌گران پهناور بازارهای مالی نگاهی می‌اندازیم .

این مطلب گزیده از کتاب جادوگران بازار متن D . Schwager است . درین کتاب با معامله‌گران حرفه‌ای گفتمان شده و از آنان درباره

با چگونگی تبدیل شدن به یک خرید و فروش گر حرفه‌ای سؤال شده‌است . نکته جذاب این کتاب بخش آخرین است که

در آن Schwager نتیجه‌گیری کرده که با وجود تفاوت در روش‌های معامله‌گری , اصول نخستین و مشترکی در میان کلیه فعالین حرفه‌ای

وجود داشته است . درین نوشته ی علمی همت می کنیم این اصول را به صورت خلاصه مرور کنیم .

درین کتاب درباره با روش‌های معامله‌گری , روش فراگرفتن معامله‌گری در بازار مانند پوزیشن , نوسان گیری در نمودارهای بلندمدت ,

 رئیس سرمایه و روانشناسی معاملات مشاجره شده‌است که می تواند برای معامله‌گران تازه‌کار دیدنی باشد .

“ در تهیه و تنظیم این کتاب اینجانب به‌این اعتقادوباور رسیدم که توفیق در بازار به جای اینکه به اقبال ربط داشته باشد ,

به مهارت و نظم معامله‌گر بستگی داشته است . دوام در معاملات غالب نشان داده که اقبال هیچ نقشی در برد معامله‌گران نداشته است .

 ” برگرفته از کتاب جادوگران نو بازار متن Schwager . گواف ام

تجربه معامله‌گران حرفه‌ای بازار

۱ : Michael Marcus
“ در‌صورتی‌که معامله‌گری معاش شماست , معاش طاقت‌فرسا و زجرآوری خواهید داشت .

البته درصورتی که معاش خویش را در وضعیت تعادل نگه دارید , یک کدام از زندگی‌های بشاش و آهسته را تجربه خواهید کرد .

تمامی معامله‌گران پیروز بازار دیر یا این که زود به‌این نکته قابل توجه رسیده‌اند .

آنان تعادل را در معاش خویش رعایت کرده‌اند و بیرون از دنیای معامله‌گری نیز برای خویش تفریح پیدا کرده‌اند .

در حالتی‌که در معاش خویش به چیزهای دیگر دقت نکنید , نمی‌توانید در‌این رشته تداوم بیاورید .

در غایت یا این که بیش تر از حد خرید و فروش خواهید کرد یا این که برخورد افراطی به شکست‌های موقتا درین رشته نشان خواهید اعطا کرد . ”

مشکلی که Michael Marcus به آن اشاره کرده را می‌توان به راحتی با بالا بردن تایم قاب خرید و فروش حل کرد .

چه بسا ما در مقاله ها پیشین فراگیری رشته معامله‌گری نیز تأکید داشته‌ایم که احتمال دارد خوب تر باشد

مقدمه به طور پاره وقت در بازار عمل نمائید . درصورتی که معامله‌گری تمام معاش و عمل روزمره شما باشد ,

بیشتراز حد داد و ستد خواهید کرد و بیش تر از حد به حجم معاملات اعتنا خواهید کرد . نباید به معامله‌گری اعتیاد پیدا کنید!

تجربه معامله گران حرفه ای بازار

 

۲ : Bruce Kovner
“ حجم معامله! معامله‌گری را می‌شناختم که با حجم‌های وسیع داد و ستد میکرد .

وی مدام به صورت میانگین قریه برابر حجم خرید و فروش اینجانب وارد بازار می شد و گهگاه در هر سال سرمایه خویش را دو برابر میکرد ,

البته با این وجود گشوده نیز در نقطه پايان سال سرمایه وی رمز به رمز می‌شد! هر وقت که اینجانب وارد معامله‌ای میشوم ,

پیشین از هر چیز حد ضرر و زیان را معلوم می کنم . اینجانب تنها هنگامی میتوانم شب را ریلکس بخوابم که بدانم در کجا بایستی از خرید

و فروش بیرون نحس . حجم خرید و فروش با دقت به اندازه حد زیان معین می شود و

حد زیان نیز به وسیله بررسی تکنیکال به دست میاید . ”

این فعال حرفه‌ای درباره با سیستم‌های معاملاتی که به صورت اتوماتیک خرید و فروش می نمایند

 ( اکسپرت یا این که روبات های معاملاتی ) نیز گفته , “ نقص‌ دارای اهمیت با سیستم‌های متبحر معاملاتی

( اکسپرت های معاملاتی ) , مقررات معامله‌گری و سرمایه‌گذاری است که هر لحظه در درحال حاضر تغییر تحول میباشند .

اینجانب دوره متعددی را با توسعه‌دهندگان سیستم‌های کارآزموده ( اکسپرت ) سپری کرده‌ام و

بدین فیض رسیده‌ام که سیستم‌های مجرب معاملاتی به خیر درین رشته پاسخ نمی‌دهند ,

چون‌که تصمیمات معامله‌گری تهیدست علم متعددی است و مقررات تعبیر داده ها نیز همواره در حالا تغییر‌و تحول است .

از حیث اینجانب مهمترین چیز در فن معامله‌گری رئیس ریسک است . آن گاه تعهد ,

تعهد و تعهد است که قادر است شمارا به یک معامله‌گر حرفه‌ای و برنده تبدیل نماید .

برخی از معامله‌گران به غلط بازار را به یک موضوع فردی تبدیل می نمایند .

این خطا بزرگی است که تصور کنید خلق و خوی بازار می تواند یک موضوع فردی باشد .

برای بازار اهمیتی ندارد که شما فیض نمایید یا این که زیان . هر وقت که در معامله‌گری از “ کاش ” یا این که “ امیدوارم ”

 به کارگیری کردید , بدانید که بازی را باخته‌اید . چون‌که آرزوی توفیق در داد و ستد یا این که امیدواری به آن سبب ساز میگردد

تا شما از روند نظارت و انتقاد بازار بیرون گردید و دیگر ادراک صدق از بازار نداشته باشید . ” الفارکس

تجربه معامله گران حرفه ای بازار

۳ : Paul Tudor Jones
“ اینجانب وقتی به یک معامله‌گر حرفه‌ای و غالب تبدیل شدم که خاطر گرفتم منظم فعالیت کنم و

اصول مدیر سرمایه را نیز رعایت کنم . این تجربه مشقت برای اینجانب بود , علی الخصوص که تمام توانایی‌هایم

تحت عنوان معامله‌گر را ذیل سؤال برده بودم و در عین درحال حاضر تصمیم گرفته بودم که هیچوقت از این فعالیت بیرون نشوم .

اینجانب تصمیم گرفته بودم که در‌این بازار باقی بمانم و بجنگم . اینجانب تصمیم گرفتم که منظم کار کنم و

فن معامله‌گری را مانند یک کسب‌وکار ادامه دهم .

یک کدام از مهم ترین مقررات معاملاتی این است که دفاع نیکی داشته باشید ,

خیر هجوم خوب! اینجانب هر روز فرض می کنم که هر معامله‌ای که انجام می ‌دهم غلط است!

به همین بهانه می دانم که حد خسارت اینجانب کجا خواهد بود . اینجانب با این فعالیت میتوانیم بالاترین تراز دراوداون

( Drawdown ) معاملاتم را توصیف کنم . پیرو روز نیز می‌نشینم و از معاملاتی که در سمت و سوی مناسب اینجانب

جنبش می‌نمایند لذت میبرم و در صورتی معامله‌ای در بر خلاف منافع اینجانب جنبش نماید , میدانم که چه‌گونه بازی کنم و از کجا خرید

و فروش را ببندم . هیچ گاه مانند یک ابر قهرمان فعالیت نکنید . مدام خویش و توانایی‌های معاملاتی خویش را تحت سؤال ببرید .

هیچوقت شم نکنید که در کارتان خیلی عالی می باشید . همین‌که شما تصور کنید درین کار خیر میباشید ,

به عبارتی لحظه شما مرده‌اید! بزرگ‌ترین ضررهای اینجانب وقتی تثبیت شدند که یک عصر نتیجه نیکی کسب کرده بودم و

آن گاه تامل می کردم که واقعاً چیزی بارم است!

ایراد مهم اینجانب در معامله‌گری اندازه ضررم کمبود , بلکه حجم معاملات اینجانب خیلی اضافه از سرمایه نخستین بود .

اینجانب چیزی دربین ۶۰ تا ۷۰ درصد سرمایه اولیه‌ام را در یک داد و ستد از دست دادم . ”

تجربه معامله گران حرفه ای بازار

 

۴ : Richard Dennis
این فعال حرفه‌ای در کتاب جادوگران بازار درباره با تست معامله‌گران لاک‌پشتی ( Turtle Traders )

و تجربه جالبی که از این تست به دست آورده توضیح داده و گفته که , “ این یک تست فکری بود .

ما تا جایی که می‌توانستیم به کارآموزان یادگرفتن دادیم . اینجانب تامل می کردم که‌این شایسته ترین طرز برای این تست

و تجربه بود . اینجانب کارایی کردم که همگی چیز که درباره با بازار می‌دانستم را به طور کُد شده به فعالیت آموزان خاطره دهم .

ما به کارآموزان پاره ای از دانش احتمال یادگرفتن دادیم و به‌دنبال رئیس سرمایه و معامله‌گری را نیز یادگرفتن دادیم .

سود عجیب بود و اینجانب از فیض فعالیت متعجب بودم . اگرچه که‌این تجربه موفقیت‌آمیز بود , ولی در عین حالا ترسناک نیز بود!

سوییچ توفیق در‌این رشته دوام و نظم است . تقریباً هر کسی قادر است لیستی از مقررات را تهیه و تنظیم نماید که در ۸۰ درصد مورد ها به نیکی پاسخ دهد .

 البته بحران حیاتی در‌این است که کارآموز بدین اعتقاد و باور رسد که بایستی بدین ضوابط پایبند باشد , حتی‌د‌ر در حین که احوال بد است .

در تحلیل معاملات شخصی می‌توان اذعان کرد که کلیه چیز به اقبال بستگی دارد! در حالتی‌که شما هر توشه که داد و

ستد میکنید با راهکار فعالیت نمایید که در ۵۳ درصد موردها با توفیق کار نماید , در بلندمدت اقبال توفیق این راهکار به ۱۰۰ درصد خواهد رسید .

 در صورتی‌که اینجانب فیض معاملات دو معامله‌گر گوناگون را تحلیل کنم , هیچ زمان به تلاش کمتر از یک ساله آنان نگاه نمی کنم . چندین سال عصر می برد تا معین شود که چه کسی خوبتر از دیگری است . ” وی درباره با معاملات بر خلاف روندی نیز گفته ,

“ اینجانب وارد چنین معاملاتی شده‌ام , البته خوب تر است که از ورود به معاملات بر خلاف روندی ( اصلاح‌های بازار ) پرهیز کنید و

 مدام به دنبال پروسه خرید و فروش فرمائید . ” بست فارکس

۵ : Ed Seykota
” در بلندمدت , تکنیک های رئیس سرمایه به ملازم سیستم ارزیابی تکنیکال است که دکمه دارای اهمیت توفیق شما در بازار به حساب میآید .

ما معامله‌گران سابق داریم و معامله‌گران بی‌پروا , البته کمتر معامله‌گری را پیدا می کنید که نیز دیرین بازار باشد نیز بی‌پروا و مالامال ریسک خرید

و فروش کند! تحلیل‌های بنیادی که در بازار بازدید میکنید معمولاً به درد نمی خورند و در قیمت‌ها پیش‌خور شده‌اند .

اینجانب با مراحل خرید و فروش می کنم و بیست سال دراین مورد تجربه دارم . از لحاظ اینجانب حق تقدم با فرایند بلندمدت است .

آن گاه بایستی الگوی نموداری فعلی را پیدا نمائید و سپس در‌پی شایسته ترین سیگنال خرید یا این که فروش باشید .

این سه زمینه مهمترین اجزای سیستم معاملاتی اینجانب می باشند . چهارمی نکته حائض اهمیت تحلیل‌های بنیادی می‌باشند و

میتوانم بیان‌کنم که در عمده مواقع تحلیل‌های بنیادی به زیان اینجانب بوده‌اند .

اینجانب عملکرد میکنم معاملات بدم را سریعاً ببندم و آن ها را فراموش کنم و به فرصت‌های نو اندیشه کنم .

به حیث اینجانب سر موفقیتم در علاقه‌ام به بازارهای مالی است . اینجانب یک معامله‌گر هستم و این یک تفریح وجود ندارد .

اینجانب معامله‌گری را تحت عنوان انگیزه دارای اهمیت زندگی‌ام گزینش کرده‌ام . ” وی درباره با قیمت‌های زنده بازار نیز گفته که اخذ لحظه‌ای

قیمت‌ها چندان دیدنی وجود ندارد و ترجیح میدهد که قیمت‌های بازار در نقطه پايان روز معاملاتی را تحقیق کند .

از حیث وی بعضی از معامله‌گران اذن میدهند که احساسات بر آنان غلبه نماید , به همین علت وی درین گفتمان گفته که

“ موفقیت یا این که شکست به منظور مردمان از بازار مربوط است . به لحاظ میرسد بعضا از مردمان دوست دارا‌هستند که ببازند ,

به همین منظور با ضرر دیدن به مراد خویش می‌رسند! بخش اعظمی از معامله‌گران نمی‌دانند که احساسات آنها بر منطق غلبه مینماید و

کاری را انجام می دهند که حس خیر و خوبی به آن ها دست می دهد , خیر این‌که واقعاً آن عمل منطقی باشد . ”

 

تجربه معامله گران حرفه ای بازار

 

۶ : Larry Hite
لری اعتقاد دارد که سرمایه‌گذاران خرد از این مزیت برخوردارند که می توانند حوصله نمایند و در انتظار شایسته ترین زمان بمانند ,

در حالی که فعالین حرفه‌ای بازار مانند مدیران صندوق‌ها مجبورند که خرید و فروش نمایند . از لحاظ لری اگر چه که فعالین حرفه‌ای بازار از مزیت

سرعت در معاملات برخوردارند , البته سرمایه‌گذاران خرد نیز میتوانند از مزیت حوصله فایده ببرند و همانند یک تک تیرانداز فقط از شایسته

ترین فرصت‌ها به کار گیری نمایند . لری به‌دنبال گفته که وی بازار را نمی‌بیند! فقط به ریسک , ریوارد و پول نگاه می‌کند! این سخن وی تأکید

بر اهمیت نسبت ریسک به ریوارد است . معامله‌گران حرفه‌ای مقدمه ریسک معاملات را تحلیل می‌نمایند و آن‌گاه به بازدهی آن نگاه مینمایند و

 در صورتیکه نسبت ریسک به ریوارد منطقی نباشد , وارد بازار نخواهند شد .

۷ : Marty Schwartz
“ اینجانب مدام به کسانی که می گویند تا به درحال حاضر تحلیلگر تکنیکال ثروتمند ندیده‌اند می‌خندم! اینجانب به بازه نُه سال تحلیلگر

فاندامنتال بودم , ولی از هنگامی زمانی که تحلیلگر تکنیکال شدم به گنج رسیدم! ” این فعال حرفه‌ای و پیروز بازار اعتقاد دارد که

چک تکنیکال مزیت بیشتری نسبت به ارزیابی بنیادی یا این که فاندامنتال دارااست . وی به دنبال گفته که “ خاطره بگیرید که ضرر و

زیان را تحمل فرمایید . مهمترین عمل این است که اذن ندهید اندازه ضررها از در دست

گرفتن شما بیرون شود . همینطور تا‌زمانیکه سرمایه اول خویش را دو یا این که سه برابر نکرده‌اید ,

حجم معاملات را بالا نبرید . عمده معامله‌گران مبتدی همین که یکسری خرید و فروش سودآور انجام دادند سریعاً حجم معاملات را بالا می برند .

بالا بردن حجم معاملات صرفا ریسک از در بین رفتن کل سرمایه را بالا میبرد . ”

۸ : Jim Rogers
“ یک کدام از شایسته ترین اصول توفیق در فن سرمایه‌گذاری این است که خاطره بگیرید هیچ کاری نکنید! یعنی تا وقتیکه نیاز نشد

دست‌به‌کاری نزنید! بخش اعظم معامله‌گران مبتدی و تازه کار فکر‌می کنند که خوبتر از سایرین می باشند و مدام در بازار فعال‌اند .

 مدام در‌پی معامله‌ای در بازار می باشند . این جور از معامله‌گران به خویش میگویند که اینجانب بشر ذکاوت هستم و سرمایه‌ام را سه

برابر کرده‌ام , البته آن گاه طاقت خویش را از دست می دهند و مجدد وارد بازار می گردند . این تیم از معامله‌گران نمی‌توانند یک جا بنشینند و

چشم به راه حرکات قیمتی تازه در بازار بمانند .

اینجانب شکیبایی می کنم تا پول‌ها یک گوشه‌ای توده شوند و بعد وارد بازار میشوم و آنان‌را عده میکنم .

در‌این برهه زمانی هیچ کاری انجام نمی‌دهم . چه بسا معامله‌گرانی که در بازار خسارت نیز می نمایند ,

 سریعاً میخواهند مجدد خرید و فروش نمایند و ضررها را جبران نمایند . این فعالیت اشتباهی است!

بایستی شکیبایی فرمایید تا یک زمان عالی پیدا شود و آنگاه داد و ستد کنید! ”

تجربه معامله گران حرفه ای بازار

۹ : Mark Weinstein
“ معامله‌گری ترکیبی از تجربه و غریزه است . اینجانب از همگی متدهای ارزیابی تکنیکال به کار گیری می کنم ,

البته در حین تعبیر و تفسیر آنان طبق غریزه فعالیت می کنم . اینجانب هیچ‌وقت به سیستم‌های ریاضی که بازار را به یک گونه محاسبه میکنند ,

اعتقادی ندارم . اینجانب از ذهن خودم تحت عنوان سیستم استعمال میکنم و به صورت دائمی ورودی‌های این سیستم را تغییر و

تحول میدهم تا به یک خروجی برسم – سود! ”

۱۰ : Dr . Van K . Tharp
“ معامله‌گران حرفه‌ای و سطح او‌لین که با آنان فعالیت کرده‌ام , مدام فن خویش را با مطالعه عمیق بازار آغاز کرده‌اند .

 آنها مدل‌های معاملاتی را بسط داده‌اند و از نظر روحی و کم عقل به قدری تمرین کرده‌اند که به‌این یقین رسیده‌اند که در بازار چیره خواهند شد .

 آن ها با وصال به‌این مرتبه نیز اعتماد به‌نفس واجب و نیز تعهد اضطراری برای توفیق در بازار را به دست آورده‌اند . ”

۱۱ : Bill Lipschutz
“ اینجانب اندیشه نمی کنم که برای کسب نتیجه دائمی در بازار نیاز به‌این باشد که بازار را در اکثر از ۵۰ درصد موافق صحیح پیش‌بینی کنید!

شما برای کسب نتیجه همیشگی در بازار فقط بایستی در میان ۲۰ تا ۳۰ درصد مواقع بازار را صحیح پیش‌بینی نمائید . ”

 تأکید این معامله‌گر حرفه‌ای خیر صرفا بر چک صحیح بازار بلکه به مدیر صحیح معاملات است! چنانچه مدیر داد و ستد و

مدیر سرمایه به صدق صورت پذیرد , چه بسا با ۲۰ تا ۳۰ درصد پیش‌بینی صحیح نیز می‌توان فایده مستمری را کسب کرد .

۱۲ : Randy McKay
“ اینجانب هیچ‌وقت همت نمیکنم که از کف خرید کنم و از سقف فروش بزنم . چه بسا در صورتی بتوانید کف بازار را تشخیص دهید ,

بازار قادر است یک سری سال در کف قیمتی باقی بماند و سرمایه شما‌را راکد نگه داراست .

شما نباید پیش از آغاز تکان با اهمیت بازار وارد داد و ستد گردید . خوبتر است که پیش از ورود به داد و ستد معطل استارت جنبش بازار بمانید و بعد وارد خرید و فروش گردید . ”

تجربه معامله گران حرفه ای بازار

۱۳ : William Eckhardt
“ یا این که خرید و فروش به حدی عالی است که می بایست با تمام حجم ممکن وارد بازار شد و یا این که این‌که اصلاً خرید و فروش نکرد!

” این فعال حرفه‌ای و مرحله نخستین عالم اعتقاد دارد که نباید معاملات بد را با کاهش حجم توجیه کرد .

در صورتی‌که سیگنالی عالی وجود ندارد , خوبتر است که از آن دیده پوشی نمایید .

“ اینجانب تا به اکنون رابطه‌ای میان معاملات عالی و هوش پیدا نکرده‌ام . بعضا از معامله‌گران حرفه‌ای بازار واقعاً باذکاوت می باشند ,

البته تنی چند از آنها انسان‌هایی با هوش عادی می‌باشند . به جز این که مرحله میانگین هوش برای معامله‌گری کافی است ,

بایستی به در دست گرفتن عاطفه ها و احساسات نیز اعتنا کرد . وسوسه بالا بردن تعداد معاملات چیره به ضرر و زیان معامله‌گر

است . درصد توفیق معاملات رابطه پاره ای با همت معامله‌گر داراست و احتمالا چه بسا بالا بودن تعداد معاملات نشانگر ضعف معامله‌گر باشد . ”

۱۴ : Monroe Trout
“ اکثری از معامله‌گران و سرمایه‌گذارانی که نو وارد بازار میشوند , هیچ مزیتی نسبت به سایرین ندارند .

آنان صرفا بدین خیال وارد بازار شده‌اند که کارگزار آنان گفته که فرایند بازار رو به بالا است . این مزیت وجود ندارد .

با این وجود باید واقعیت را پذیرش کرد که عمده سرمایه‌گذاران خرد هرگز آن قدر در بازار نخواهند ماند که

بتوانند تلاش سیستم معاملاتی خویش را تحلیل نمایند . بیشتر سرمایه‌گذاران خرد و نو وارد یا این که بیش تر از حد خرید و

فروش میکنند و یا این که این که با سرمایه ناچیزی وارد بازار شده‌اند . ” اکس شارژ

۱۵ : Stanley Druckenmiller
“ اینجانب چیزهای متعددی از جورج سورس خاطره گرفته‌ام البته احتمال دارد مهم ترین آن ها این است که ,

چندان اهمیت ندارد پیش‌بینی شما از آتی بازار صحیح بوده یا این که غلط! چیزی که اهمیت دارااست مقدار سودی است

که شما در پیش‌بینی‌های صحیح خویش بدست آورده‌اید و اندازه ضرری است که در پیش‌بینی‌ها غلط متحمل شده‌اید! ”

۱۶ : Victor Sperandeo
این فعال حرفه‌ای بازار درباره با یک کدام از معامله‌گران مبتدی و تازه کار بازار گفته , “ هنگامی که وی از خرید و فروش بیرون شد ,

به صورت عجیبی حس متانت میکرد , در حالی که ۷۰ درصد سرمایه اول خویش را از دست داده بود! هیچ چیز این رخداد منطقی نیست!

برای رئیس احساسات بایستی اندازه خسارت را از پیش گزینش کرد تا بدین مقدار ذیل فشار روحی فقدان . ”

تأکید این معامله‌گر حرفه‌ای به استعمال از حد خسارت است که میتواند معامله‌گر را از بحران‌های رمانتیک و عاطفی در رشته معامله‌گری

به دور نماید .

تجربه معامله گران حرفه ای بازار

۱۷ : Tom Basso
“ هر وقت که ضررهای اینجانب کم کم کاهش می یابند و در غایت به راز به راز داد و ستد می رسم , روحیه اینجانب بالا می رود .

 اینجانب مدام ضررهایم را در مرحله قابل مدیریتی نگه می دارم و همواره با حساب‌های کوچک فعالیت می کنم .

مبلغی که به معاملات وارد میکنم معمولاً مبلغی است که در حالتی که پاک شود نیز معاش من را مختل نمیکند .

اینجانب پیشنهاد میکنم که معامله‌گران به هرمورد از معاملات خویش تحت عنوان یکی‌از هزار خرید و فروش بعدی نگاه کنند!

در‌صورتی‌که معامله‌گر به‌این فیض رسد که بیش تر از یک داد و ستد انجام خواهد اعطا کرد , دیگر اهمیتی ندارد که خرید و فروش

 خاصی با حد خسارت بسته شود یا این که با حد سود! چون‌که این صرفا یک کدام از هزار معامله‌ای است که شما انجام خواهید اعطا کرد .

علاوه بر این شما عادت خواهید کرد که معاملات را به یکدیگر ربط ندهید! ”